درد و دلم..

خیلی وقته که تو خودم غرقم... خوشم نمیاد زیاد با آدما دمخور باشم‌حتی خیلی وقتا رفیقام نادیده گرفتم‌‌ و این بده..بهت فکر میکنم و میگم یعنی چیا بهت میگذره؟؟ و بازم آرزوی خوشحالی و سرزندگی دارم برات گل بی خبر از احوالِ بلبل بی قرارت..چند وقت پیش یه آهنگی رو اتفاقی شنیدم که از گوشیم پاک شده بود : برگرد تو ای همه کسم ، میدونی که دلواپسم دوسِت دارم من به خدا ، به حرمت چشات قسمیادش بخیر... این آهنگو یه بار گفتی برات پیدا کنم ... چقدر گوشش کردم دوباره..داغ دلمو تازه میکنه... یعنی واسه کی گوشش میکردی؟؟خب تو هم دل داشتی.. حتما کسی بوده که عاشقش بشی.. ولی اون شخص من نبوده...چقدر حیف که نشد ...میدونی؟ هنوزم عجیبه حس و حالم .. هنوز از اون حالت شوک زده در نیومدم ..هنوز هاج و واجم که چی شد...کاش میشد آدم فراموش کنه.. کاش با هر کلیپ و شعر احساسی اشکم در نمیومد... کاش... خدا کنه خوب بشه دردای قلبم.. هرچند عادیه که درد کنه... میدونم خسته شده و یه عشق بی اندازه و دو طرفه میخواد اما دست من نیس که دیگه دل نمی بندم...کسایی بودن که گفتن منو میخوان و نمیدونم چرا مهم نیس برام...اما میدونم.. واقعیتش اینه که یه بار میشه اونجوری دل بست ... بقیش دیگه مث بار اول با اون عمق احساس نیستن دیگه ....دیگه غم رفیق همیشگی منه ...الهی غم نداشته باشه هیچ وقتی دلت..دلتنگتم اما بذار راحتت بذارم.. من دیگه دورت پیدام نمیشه هرچند این دل دیوونه آرومم نمیذاره ...امیدوارم همه ی عاشقا به عشق زندگیشون برسن و دلتنگیشون کوتاه باشه و آخرش رسیدن همیشگی....برچسب‌ها: دلتنگی, عشق, غم, زندگی درد و دلم.....ادامه مطلب

نمیدونم از کجا شروع کنم... سخته .. این روزا خیلی سخته ... چک کردن پروفایلی که واسه تو نیست خیلی سخته...خیلیا شاید بگن : جمع کن خودتو بابا این بچه بازیا چیه... ولی الان میفهمم وقتی نتونی به کسی دیگه ای باز دل ببندی چقدر سخته...دلم تنگ میشه برات.. خیلی .. نباید اینا رو بگم اما به همین احساس قسم جای دیگه ای ندارم واسه گفتنش...هیچ کس نیس که بتونم باهاش درد و دلمو بگم ...شاید عشق همین یه باره که واسه آدم اتفاق میوفته... هیچ وقت تکراری و از یاد رفتنی نیست، فقط آدم سعی میکنه بسازه با شرایطی که بهش تحمیل میشه...این چند وقت انقدر تحت فشارم که حوصله خودمم گاهی ندارم.. از بیشتر کارام عقب موندم حتی سر کارمم تو فکرم...خیلی وقته دلم میخواد بنویسم و خودمو خالی کنم .. اما کو مجال نوشتن؟؟ دلم مرد دیگه ..تو نباشی به چه درد میخوره وقتی دیگه نمیتونم به کسی بدمش...مگه چیزی هم ازش مونده؟؟ نمیگم کاش یادم باشی، کاش دلت بخواد منو چک کنی.. نه...کاش تموم آرزوهایی ‌که واسه زندگیت داری رو ببینی ..کاش فرد لایقت کنارت باشه ...کاش دل کوچیکت غصه دار نشه ...من با هر زوری باشه خودمو سرپا نگه میدارم... هرچند خیلی وقتا به پایان دادن این زندگی فکر کردم...برچسب‌ها: دلتنگی, غم, کاش درد و دلم.....ادامه مطلب

واسه آخرین بار شاید برای قرض گرفتن دفتر ببینمت ...باید یادم باشه این حرفا...معذرت میخوام اگه زحمتت شد و از اینکه دفترو بهم رسوندی ممنونتم این آخرین باره که می بینمت شاید پس آخرین حرفامو بذار بگم تا تو دلم سنگینی نکنه...شاید اونجوری که به چشمت بیاد سعیمو واسه داشتنت نکردم نمیدونم اما سعی کردم هواتو داشته باشم سعی کردم احساسمو بهت نشون بدم .. نمیدونم تا چه حدی فهمیدیش...دلم میخواست هیچ وقت چنین روزی که بخوام باهات برای همیشه وداع کنم رو نبینم و همیشه کنارم باشی اما چه کنم که نشد...نمیخوام با حرفام چیزی رو عوض کنم و میدونم نمیشه.. فقط بدون که خیلی دوستت داشتم و دارم و هرچند که جدا میشیم خاطرت عزیزه برام و نمیدونم کِی یکم از این حالت غمگین در میام...اما امیدوارم که همیشه دلت شاد باشه و بهترینها رو تو زندگیت تجربه کنی من شاید چیز زیادی از یه رابطه ی دونفره بلد نبودم و زیادی سادگی کردم اما همیشه خودِ واقعیم بودم... از این به بعد سعی میکنم بیشتر یاد بگیرم مهارت ارتباط دونفرو تا بتونم موفق باشم..تا بتونم زندگی خوبی داشته باشم...شاید کسی اندازه ی تو به چشمم نیاد اما سعیمو میکنم چیزی براش کم نذارم...کاش میشد خواب بود اینکه اینهمه سعی به ثمر نرسه و تو کنارم نباشی..کاش این اتفاق نمی افتاد...حیف .. حیف که گفتی هیچ وقت حست تغییر نمیکنه... برچسب‌ها: دلتنگی, عشق, غم درد و دلم.....ادامه مطلب

شب و باز من و انبوهی از فکر که تنهام نمیذارن....این روزا خیلی آهنگای غمگین وصف حالن اما من دارم سعی میکنم خودمو خوب نگه دارم هرچند از عمق وجودم غمگینم‌‌...مثل همیشه دلتنگتم مثل همیشه جلو رومی..مثل همیشه تو خاطرم باهات حرف میزنم‌‌‌...امروز به این فکر میکردم : گاهی باهام خیلی خوب بودی که میگفتم دیگه تمومه واسه همیشه باهامی...تو همیشه خوب بودی اما گاهی صمیمی تر ..حداقل اگرم حالت عادی خودت بود من امیدوارتر شده بودم...شایدم تلاش کردی که ببینی میتونی با من باشی همیشگی یا نه...هرچند واسه من همیشگیم بودی و هستی.. این چند وقتم باید بگذره .. فقط خوشی رو برات میخوام..نمیدونم چی بعد این برامون رقم میخوره...اما امید همیشه هست و زندگی جاری ..و به کوتاهی آن لحظه‌ی شادی که گذشت ..غصه هم میگذرد‌...برچسب‌ها: دلتنگی, غم, کاش, شب درد و دلم.....ادامه مطلب

بازم دم اونایی که به اینجا سر میزنن گرم...نمیدونم توام میای ..یا نه.. البته شاید نه...من درگیر زندگی ای شدم که خودمم نمیدونم تهش چیه... شاید بیشتر ما آدما تو این دوره و زمونه اینجوری شدیم...کاش یه راهی بود واسه اینکه احساس دلت بتونه مث احساس من باشه...چی میشه گفت...گاهی روز آخر که دیدمت .. آخرین تماس تلفنی باهات رو مرور میکنم...میدونم نباید دیگه این کارو کرد... اما ...دلت خوش باشه الهی ...روزگار منم میگذره...برچسب‌ها: دلتنگی, عشق, غم درد و دلم.....ادامه مطلب

چقدر از اون وقتا گذشته و ما چقدر تغییر کردیم...فدا سرت که نشد ببینمت..من استادِ صبرم..اما چیزی هم بخوام به دست میارم..یه چیزی فکرمو یکم مشغول کرد که چرا گفتی اگه کسی به دلت نشست برو دنبالش ..امتحان بود یعنی؟؟ درد و دلم.....ادامه مطلب

عجیبه ..نوشته های قبلیمو خوندم و فهمیدم اگر وابستگی بوده و هست اگر فکری بوده و هست مسئولیتش با تو نبوده جونِ دلم...اگر دوستت دارم و هر لحظم فکر توئه زیبایی تو تأثیر داشته عزیزم اما بازم این من بودم که بخوام و دوستت داشته باشم...پس اگر ذره ای هم اذیت بشم مقصر من هستم و خواهم بود..در چه حالی عزیز لحظه های من؟؟امیدوارم حال دلت خوب باشه و زندگیت به قشنگی حس عطر شکوفه های سیب باشه...دلم برات همیشه تنگ میشه و من از نوشتن این تکرار قشنگ خسته نمیشم...کاش بدونی.‌......برچسب‌ها: دلتنگی, عشق, خودم, زندگی درد و دلم.....ادامه مطلب

عيدت مبارک عزیزدل و دوست داشتنیِ من...اگر که تبریک نگفتم با پیام ببخش اما قبلش من و تو آرزو کردیم سال خوب و پر پیشرفتی داشته باشیم ...و حتما هم همینه..بذار تو این دوران سخت که حوصلت یکم کمه بیشتر فکر کنی و راحت باشی درد و دلم.....ادامه مطلب

چند وقتیه فاصله گرفتم ازت امادلم برات تنگ شده...میخوام بهت زنگ بزنم باز..امیدوارم بهتر باشه حال دلت ..چیکار کنم عزیزم .. هر روزو با فکرت میگذرونم..فاصله گرفتم وقت به خودم دادم و به تو که بهتر باشیم ..نمیدونم الان به چی فکر میکنی ...نمیدونم چی میگم وقت حرف زدن بهت..یه طور دیگه ای احساسات آدم روش تأثیر میذاره..چرا انقدر دل نازک شدم؟؟ سر در نمیارم درد و دلم.....ادامه مطلب

اینبار که زنگ زدم و صداتو شنیدم جور دیگه ای چسبید‌...صمیمی تر بودی و من دلتنگ تر..از اون شب تا همین الان ذهنم و دلم درگیرتره..چقدر خوب بود راحت تر حرف میزدی و اینبار خندیدی و چقدر به دلم نشست...خواب به چشمم نمیومد اون شب ..چقدر این چند روز مرورش کردم..دلم پر میزنه واسه اینکه ببینمت و چقدر خوشحالم که میتونی بیای.. درد و دلم.....ادامه مطلب